اخلاقی
23 دی 1400
دعای مادر#
از عارفی پرسیدند:این مقام ارزشمند را چگونه یافتی؟
گفت:شبی مادر ازمن آب خواست، نگریستم، آب در خانه نبود،کوزه ای برداشتم وبه جوی رفتم آب بیاورم. چون بازآمدم،مادر خوابش برده بود.
پس باخویش گفتم:"اگر بیدارش کنم، خطاکار خواهم بود.”
آنگاه ایستادم تا بیدار شود.
هنگام بامداد، او از خواب برخاست. سر بر کرد و پرسید:چرا ایستاده ای!؟ قصه را برایش گفتم. اوبه نماز ایستاد وپس از به جای آوردن فریضه، دست به دعا برداشت و گفت:خدایا! چنان که این پسر را بزرگ وعزیز داشتی ، اندرمیان خلق نیز عزیز وبزرگ گردان".
تذکره الاولیاء.عطار نیشابوری